بوکی بوک وان

بوکی بوک وان

تحلیل و معرفی رمان و کتاب
بوکی بوک وان

بوکی بوک وان

تحلیل و معرفی رمان و کتاب

رمان غیر زمینی

معرفی و تحلیل رمان غیر زمینی / اثر سینتیا هند


فرشته ها، داستان های محبوب من هستند. تلفیقی از حماسه، چالش های اخلاقی، ارزش های الهی و همواره دخالت پررنگ بشر در امور مافوق طبیعی. واضح است که فرشتگان خارج از ادبیات فانتزی، معصوم مطلق و مطیع امر درگاه خداوند هستند. ولی در چنین ادبیاتی که ما را مجذوب خود می کنند، فرشته سمبلی از انسانیست که برای رستگاری راه پر پیچ و خمی در برابرش وجود دارد. در واقع ما یک ابر انسان داریم، با قدرت ها و ضعف هایی که چندان برای ما غریبه نیستند و بارها در جهان ابرقهرمانی آن ها را دیده ایم. کلیشه ای بس خواندنی از نبرد میان خیر و شر و مرز نامعلوم آن ها در ذات یک انسان.

یک چهارم خون کلارا متلعق به فرشتگان است. به همین دلیل به او «فرشته واره» می گویند. دختری با قابلیت های بهشتی و احساسات ناب یک نوجوان آدمی زاد، در معرض آزمونی سخت قرار می گیرد تا بتواند مرزی میان خودش و دیگر انسان ها قائل شود. در داستان با ورود پسری به زندگی کلارا آن مرز به خطر می افتد و کار کلارا سخت تر می شود. نیمه انسانی او طالب یک زندگی معمولی در کنار شخص مورد علاقه اش است درحالی که موهبت هایی به او داده شده تا از آن ها بهره ببرد و هدف خلقت خودش را به سرانجام برساند. خوشبختانه کتاب ادبیات روانی دارد و به راحتی می توان با شخصیت ها ارتباط برقرار کرد. تک تک شخصیت ها حضور ملموسی دارند، ضمن این که داستان از زبان کلارا نقل می شود و او به خوبی دنیایش را برای ما مجسم می کند.

یک سری روابط عاطفی در داستان وجود دارد. به غیر از رابطه محبت آمیز میان کلارا و مادر و برادرش، او درگیر یک مثلث احساسی بین دو پسر می شود؛ پسری که احتمالا آزمون الهی کلارا است و سرنوشتش به او بستگی دارد، و پسری که قلب کلارا را می لرزاند و عملاً او را در آزمونش گمراه می کند.

داستان برای رسیدن به نتیجه عجله ای ندارد و در جلدهای بعدی سرنوشت این سه نفر روشن تر خواهد شد.